نامه سرگشاده
صالحه ( رشیدی ) صالحه ( رشیدی )

سلام رفیق روزبه . مشکلات خود را برایتان نوشته ام نویسنده نیستم فقط تراوش احساس است بس!

رفقا و هموطنان عزیز  .

در رابطه به وحدت دو سازمان سیاسی همسو وهم فکر (نهضت دموکراسی وترقی افغانستان وحزب متحد ملی افغانستان ) نوشته ها ونظریات مختلف را از طریق سایت ها ورسانه مطالعه کردم .

گر چه نویسنده وتحلیلگر نيستم واز لحاظ موقف ومقام نیز فرد بسیار کوچک حزب بوده وهستم اما منحیث یک انسان ویک تعبه افغانستان وعضو حزب حق دارم بعضی مطالب را نظر به برداشت واستعداد خودبنویسم و باور دارم که شمایان نیز این حق را به من می دهید .

ما وشما بحران شدید سیاسی را با تلفات جانی و مالی سپری کرده که از یاد آوری آن تنم به لرزه اشک در چشمانم وخون در رگهایم می خشکد وحق گپ زدن و تنفس کردن را از ما گرفته بودند مخصوصا" رفقای ما که در وطن مانده بودند واز حالت گذشته سخت متنفر هستم اگر بازهم ما وشما از کژاندیشی واتهام بیرون نشویم وبا هر پدیده دقیق وحسابی برخورد نکنیم به بد گمانی وعدم اعتمادکه ناشی از طرز روش  نا موزون و ناسنجیده است روبرو می شویم و تکرار هر عمل منفی گناه بزرگ ونا بخشودنی است و هر قدر اعمال منفی گذشته را دامن بزنیم جز نفرت بدبینی چیزی حاصل نمی شود بهتر است افکار کهنه را از اذهان خود زدوده و افکار نو را با حالت جدید جاگزین بسازیم یاد آوری عملکرد های مثبت ومنفی اگر سایت های انترنتی را رنگین بسازیم درد را که ملت ما تا گلو در آن غرق است دوا کرده نمی توانیم با این تنگ نظری ودید کوچک نه اشک بیوه زن را پاک ونه شکم یتیم را سیر کرده می توانیم و نه رفقا حزبی با شهامت وشریف که سینه خود را سپر آرمان های حزب ومردم کرد زنده کرده می توانیم ونه منحیث انسان قلب مادر داغ دیده را مرحم گذاشته می توانیم وهمه ما آنروز را بیاد داریم که در مقابل گرفتن کارت عضویت حزب سوگند وفاداری یادکرده وبا ایمان کامل به خاطر رفاه و آسایش مردم با ریختن خون خود رفقا ما آماده خدمت شدند  تا  از انقلاب و اهداف آن وحاکمیت حزب وتحکیم قانون دفاع کنند همه میدانند که دشمن با دسایس شوم خود به هر نوع که امکان داشت استفاده کرد ونمونه های مشخص را( حفیظ الله امین ) به خاطر رخنه در حزب جا کردند درسی خوبی برای ما نیست ؟ که امروز هرکدام به نوشته های پر از عقده ، کینه ، خود خواهی ، غرور خود پرستی وبیگانه پرستی ، که در وجود شان است سایت ها را پر کرده نه تنها این بحران سیاسی تغییر در فکر شان نیامده بلکه رشد نموده ادعا های عجیبی دارند ( بنام فرکسیون باز ، کهنه کار ، شوق رهبری و صدها القاب دیگر ) به نظر من درست نیست هر کسی که توانمندی و رهبری مجدد حزب را دارد ما باید در راستا تکمیل وهمکاری آن بشتابیم نه به تخریب آن وهمه ما باور داریم و اساسنامه های شان را مطالعه کردیم که هدف شان منافع مردم و وطن است نه مطرح شدن ورهبرشدن .

تقریبا" هشتاد چهار حزب راجستر شده وزارت عدلیه است که روی منافع شخصی وقومی جمع شده اند اما تا جایيکه من در افغانستان هستم وخبر دارم اعضای حزب متحد ملی افغانستان و نهضت فراگيردموکراسی وترقی افغانستان وسایر سازمان های که از بدنه حزب دیروز است ترکیب آن از اقوام مختلف و دروازه آن بروی تمام روشنفکران افغانستان باز است .

چه خوب است که همه ما دست به دست هم داده کمی وکاستی های را با صداقت تمام رفع ساخته دیگر نخواهیم با انتقاد به جزیات احساس رفقا مخصوصا" جوانان را مکدر ساخته نظر خود را تحمیل کنیم غرور وخود خواهی بس است جهان امروز از لحاظ تخنیک و تکنالوژی به کجا رسیده که می خواهند ار سیاره زمین کوچ کنند و به فراز آسمانها وسیاره های دیگر بروند و ما  به اصطلاح مردم احمد ومحمود را نقد کنیم و توانمندی بردن یک بار کوچک را هم نداشته باشیم من محیث یک خواهر یک زن افغان یک عضو دلسوز حزب تمنا دارم به صورت کل یک پارچه عمل کنیم چشم مردم بطرف ماست ار نفاق ودوری پرهیز نماید .


January 25th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها